بهره هوشي (IQ) چيست؟
بهره هوشي (IQ) چيست؟ يكي از جذابترين و پركششترين مباحث در بين همه انسانها، هوش يا ضريب هوشي(IQ) كه مخفف (Intelligence Quotient است)، ميباشد. يكي از افراد باهوشی كه هميشه در مدرسه يا پيش دوستان يا خانواده از آن( درباره او) صحبت ميشد انيشتن بود. آرزوي هر پدر و مادري داشتن يك فرزند با ضريب هوشي بالا (همانند انیشتن)است و براي والدين هميشه سوال بوده كه ضريب هوشي فرزند من چند است يا جز انسانهاي باهوش به حساب مي آيد يا خير؟! اگر شما نيز علاقه مند هستيد كه اطلاعاتي درباره ضريب هوشي خود داشته باشيد پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشيد.
ضريب هوشي چيست؟
IQ، مخفف ضریب هوشی و معیاری برای سنجش توانایی استدلال افراد است. به طور خلاصه، یک نفر چقدر میتواند از اطلاعات و منطق برای پاسخ دادن به سؤالات یا پیشبینی استفاده کند. تستهاي هوش با اندازهگیری حافظه کوتاهمدت و بلندمدت شروع به ارزیابی این موضوع میکنند. آنها اندازهگیری میکنند که مردم چقدر میتوانند پازلها را حل کنند و اطلاعاتی را که شنیدهاند به خاطر بیاورند و چقدر سریع هستند. به بيان ديگر ضریب هوشی نوعی نمره استاندارد است که نشان میدهد یک فرد از نظر توانایی ذهنی از گروه همسالان خود چقدر بالاتر یا پایینتر است. نمره گروه همتا ضریب هوشی 100 است. این با استفاده از آزمون یکسان برای تعداد زیادی از افراد از همه اقشار اجتماعی اقتصادی جامعه و گرفتن میانگین بدست میآید.
تاريخچه ضريب هوشي
اصطلاح IQ در سال 1912 توسط روانشناس ویلیام استرن در رابطه با اصطلاح آلمانی Intelligenzquotient ابداع شد. در آن زمان، ضریب هوشی به صورت نسبت سن عقلی به سن تقویمی × 100 نشان داده میشد. بنابراین، اگر فردی 10 ساله دارای سن ذهنی 10 بود، ضریب هوشی او 100 میشد. اما اگر سن ذهنی نسبت به سن تقویمی آنها بيشتر بود (مثلاً 12 به جای 10)، ضریب هوشی 120 خواهد بود. به همین ترتیب، اگر سن ذهنی آنها کمتر از سن تقویمی آنها بود، ضریب هوشی آنها کمتر از 100 بود.
سر فرانسیس گالتون اولین دانشمندی بود که در سال 1884 تلاش کرد یک آزمایش هوش مدرن را ابداع کند. در آزمایشگاه وي، افراد میتوانستند دقت بینایی و شنوایی و همچنین زمان واکنششان به محرکهای مختلف را اندازهگیری کنند.
اولین آزمون ذهنی جهان که توسط جیمز مککین کتل در سال 1890 ایجاد شد، شامل کارهای مشابهی بود که تقریباً همه آنها سرعت و دقت ادراک را اندازهگیری میکردند. اما به زودی مشخص شد که چنین وظایفی نمیتوانند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند.
اولین تست هوش مدرن امروزی توسط آلفرد بینه در سال 1905 ایجاد شد.
برخلاف گالتون، او از تحقیق علمی الهام نمیگرفت. در عوض، او مفاهیم بسیار عملی را در ذهن داشت: توانایی شناسایی کودکانی که نمیتوانند با همسالان خود در سیستم آموزشی که اخیراً برای همه اجباری شده بود، هماهنگ شوند.
متعاقباً، رویکرد دقیقتری توسط ویلیام استرن پیشنهاد شد، او به جای کم کردن سن واقعی از سن برآورد شده از عملکرد آزمون، ازسن دوم (که “سن ذهنی” نامیده میشود) استفاده کرد. به این صورت که سن ذهنی بر سن واقعی تقسیم شود. از این رو، «ضریب هوش» یا «IQ» معروف متولد شد و به عنوان (سن عقلی) / (سن تقویمی) تعریف شد. در واقع معلوم شد که چنین محاسبهای با سایر تخمینهای عملکرد ذهنی مطابقت دارد. از این رو روش استرن معتبرتر است.
در ایالات متحده لوئیس ترمن (روانشناس معروف دانشگاه استنفورد) تست ضریب هوشی بینه را اصلاح کرد که این تست به موفقیت چشم گیری دست پیدا کرد و او آن را به عنوان تست استنفورد-بینه منتشر کرد.
او همچنین مشتاق بود که نتیجه را در 100 ضرب کند، بنابراین معادله نهایی برای بهره هوشی این گونه بیان شد كه نسبت سن عقلی به سن واقعی ضرب در 100. در واقع، ضریب هوشی 130 بسیار جالب تر از ضریب هوشی 1.3 به نظر میرسد.
هنگامی که آزمونهای IQ فعلی توسعه یافتند، میانگین نمره نمونه هنجاری به عنوان IQ 100 تعریف شد و انحراف معیار (مفهومی آماری که پراکندگی متوسط را توصیف میکند) به عنوان مثال، 16 یا 24 امتیاز هوشی بیشتر یا کمتر از 100 تعریف شد. بسیاری از تستهای مختلف، توسط انجمنهای روانشناسان حرفهای تایید شدهاند.(از معروف ترین تست های iqمیتوان از …. و….. یاد کرد) در آزمون Stanford-Binet كسب امتياز 132 و يا بيشتر و در آزمون Cattell كسب امتياز 148 يا بيشتر جز افراد باهوش به حساب ميآيد.
علاوه بر گسترش مفهوم IQ، یکی دیگر از گامهای مهم در توسعه تست هوش، ایجاد آزمونهای گروهی بود. قبل از این، افراد به صورت فردی توسط روانشناسان واجد شرایط آزمایش شده بودند. اولین آزمون گروهی برای ارتش ایالات متحده ایجاد شد، این آزمون به مدارس، محل کار و فراتر از آن گسترش یافت و به یکی از بزرگترین موفقیتهای عمومی روانشناسی تبدیل شد و تا به امروز نیز باقی مانده است.
چرا بهتر است ضريب هوشي را اندازه گيري كرد؟
مهم نیست چقدر باهوش باشيد اما میتوانيد یاد بگیريد،. برخی از دانش آموزان به دلیل ضعف در یک زمینه خاص هوش در مدرسه با مشکل مواجه میشوند. این دانش آموزان اغلب از برنامههای آموزشی ویژهاي بهرهمند میشوند. در آنجا، آنها در حوزهاي که در آن مشکل دارند کمک بیشتری دریافت میکنند. تستهای هوش میتوانند به معلمان کمک کنند تا بفهمند کدام دانشآموز از چنین کمکهای اضافی سود میبرد.
تستهای ضریب هوشی همچنین میتوانند به شناسایی دانشآموزانی که در برنامههای سریع «آموزش تیزهوشان» عملکرد خوبی دارند کمک کنند. بسیاری از کالجها و دانشگاهها نیز از آزمونهایی مشابه تستهای هوش برای انتخاب دانش آموزان استفاده میکنند و دولت ایالات متحده از جمله ارتش، هنگام انتخاب افرادی که باید استخدام شوند، از تستهای هوش استفاده میکنند. این تستها به پیشبینی اینکه کدام افراد رهبران خوبی هستند یا در مهارتهای خاصي بهتراند، ميتواند کمک کند.
بیشتر افراد غیرمتخصص فکر میکنند هوش تنها دلیلی است که افراد موفق اینقدر خوب عمل میکنند. روانشناسانی که درباره هوش مطالعه میکنند متوجه میشوند که این فقط تا حدی درست است. تستهای IQ میتوانند پیشبینی کنند که افراد در موقعیتهای خاص، مانند تفکر انتزاعی در علم، مهندسی، هنر یا رهبری تیم های مردمی چقدر خوب عمل خواهند کرد.. اما هوش تنها عامل موفقیت نیست، کسب موفقیت به چیزهای زیادی بستگی دارد همچون: جاهطلبی، پشتکار، فرصت، توانایی تفکر وحتی شانس.
هوش مهم است اما نه آنقدر که فکر میکنید.
آیا باهوش بودن وراثتی است یا اکتسابی؟ آیا میتوان هوش را در خود تقویت کرد؟ راههای تقویت هوش چیست؟ برای پاسخ با این سوالات میتوانید به مقاله آیا میتوان هوش خود را افزایش داد؟ مراجعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید